بـی پـايـان

مسلمانانِ ايران، نام و ننگ را نمی‌ شناسند و از حاکميت ِ دشمنانِ ايران هم شرمسار نمی شوند. مسلمان ِ ايرانی، در ولايت فقيه، موالی است و ايران ستيزان مولای او هستند

Wednesday, October 19, 2011


هوش دار که ايران را به تاراج می برند


مـردو آنـاهيــد



چرا راهزنان جهانی، که پيوسته دستشان به کيسه-ی یکديگر دراز است، هميشه برای دست درازی به ايران و آزار دادن ِ ايرانيان، با يکديگر هم-آرمان هستند؟

دزدان ِ فقيه از درون و جهانداران ِ آزمند از برون، بسان ِ درندگان، هستی-ی ايرانيان را به تاراج بُـرده-اند و دوباره سرزمين ايران را به حراج گذارده-اند.
برای واليان اسلام و برای خودفروختگان ِ اسلامزده: ايران گنجينه-ای است که جهادگران، آن را، برای کامجويی، دزديده-اند. هر کدام از اين راهزنان می‌ کوشند که بخش ِ بيشتری از اين گنج را به چنگ آورند. به همان کردار که مجاهدين، در آغاز اسلام، دارايی همسايگان را به نامردمی می‌ دزديدند و در يزرب (مدينه) ديوانه وار به خود می کشيدند.

برای آزمندان جهان: ايران زرچشمه-ای است که جهادگران ِ بيابانگرد، به آن دست يافته-اند. ولی توان نگهداری از آن را ندارند. از اين روی آنها پاره-های اين کشور را، پس از تاراج، به حراج گذارده-اند. بهترين پاره را جهانداری می‌ برد که بيشترين جهادگرانِ کاخ نشين را بنوازد.

اين است که جهانداران، در اين هنگام که روشنفکران به سنگين ترين خواب-های مرگ آور فرورفته-اند، بيش از پيش به نوازش و پرورش جهادگران پرداخته-اند. ادامــه[+]

Labels:

Sunday, October 02, 2011


تفاوتِ ناسيوناليسم با ميهن پروری


مردو آناهيد



نشانه-های ميهن پروری: سر زمين ايران هستی بخش و سرچشمه-ی فرهنگی است که فزاينده-ی خرد ِ مردمان و روينده-ی انديشه-های نوين است. در اين کشور، ميهن پرور کسی است؛ که آگاهانه و خردمندانه در فرشکرد ِ ايران و در نوساختن ِ فرهنگی بکوشد که از خرد ِ انديشمندان همين سرزمين تراوش کرده است.

چرچيل نمونه-ی ناسيوناليستی است ستمکار که برای سرافرازی و سود ِ انگلستان بيشترين مردم جهان را آزرده است. شمار ِ شهروندانی، که چرچيل پس از پيروزی، از راه ِ کينه توزی، در بمباران ِ شهرهای آلمان، ناجوانمردانه نابود کرده، بسيار افزون بر شمار کسانی است که هيتلر "در درازای جنگ" از مردمان اروپا کشته است. چرچيل انگلستان را به کردار، در پيوند با جهان آزاری، نيرومند ساخته است.

رضا شاه، در برابر اين ناسيوناليست-ها، تنها ميهن پروری است که بدون دست اندازی به سرزمينی و بدون دستدرازی به دارايی مردمان ِ ديگر به ميهن خود مهر ورزيده است. او آگاهانه در راه ِ سرفرازی و بازسازی-ی فرهنگ ِ ايران کوشيده و در اين راه جان باخته است.

رضا شاه بی گمان با برخی از کورانديشان، که 1400 سال، در زير ستم انسان ستيزان، از خويشتن و با فرهنگ خود بيگانه شده بوده-اند، به تندی و به خشونت رفتار کرده است. ادامـــــه[+]

Labels: